لیبی: رونق در بازار برده فروشی
امروز، بعد از سرنگونی رژیم معمر قذافی ـ جدا از هر گونه قضاوت در خصوص شخص وی و رژیم« جماهیر عربی سوسیالیستی خلق بزرگ لیبی» سخن گفتن از این کشور به عنوان یک کشور مستقل و متحد، موضوعی است بی اساس. اخیرا تلویزیون CNN رپورتاژی تهیه کرده که با مشاهده آن میتوان واقعیت دراماتیک فعلی این کشور را بدرستی از آن استخراج کرد.

سرنگونی رژیم معمر قذافی
واقعیت این است که «انقلاب لیبی» ساخته پرداخته سازمان های امنیتی جهان امپریالیست با هدف سرنگون ساختن رژیم مستقل عربی ـ آفریقایی حاکم بر این کشور بود. در این خصوص نباید فراموش کرد که اگر لیبی دوران زمامداری قذافی در مقابل کمپانی های بزرگ چند ملیتی جهان غرب کوتاه آمده و تن به حراج منابع زیرزمینی، ثروت های طبیعی و اقتصادش در مقابل کشورهای امپریالیستی می داد، هیچگاه سرنگون و رهبر دستگیر شده توسط نیروهای ویژه فرانسوی، در برابر دوربین های تلویزیونی توسط جهادگران و بنیادگرایان مسلمان فاشیست و گوش به فرمان مقامات پاریس، لندن و واشینگتن، مثله مثله نمی شد. آری، لیبی کشوری مستقل بود و به همین خاطر هدف حمله نیروهای وابسته به پیمان ناتو قرار گرفت.

در مورد لیبی دوران زمامداری قذافی، مطالب بسیاری نوشته شده است. با این وجود نباید فراموش کرد که در دوران حاکمیت سرهنگ قذافی، مسائل مربوط به آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، مسکن، حقوق بازنشستگی، اشتغال و ... از اولویت برخوردار بودند. و به همین خاطر، بدنبال سرنگون شدن رژیم حاکم، بازنده واقعی جنگ ضدخلقی تحمیلی توسط امپریالیست ها، توده مردم بی دفاع این کشور بوده و می باشند. افزون بر این، نباید فراموش کرد که قتل فجیع سرهنگ قذافی، بمباران گسترده شهرهای تحت کنترل نیروهای وفادار به قذافی و کشتار توده مردم بی دفاع توسط جنگنده های ناتو، انکار واقعی و زیرپا گذاردن حقوق بین الملل و کنوانسیون های حقوق بشر می باشد.
لیبی: کشور تحت کنترل جنگ سالاران
تاریخ تکرار می شود. اشتباهات مرتکب شده در عراق، در لیبی و هم اکنون در سوریه تکرار می شوند. هدف اصلی تجاوز نظامی استعمارگرانه، جنایتکارانه، گستاخانه و غیرقانونی دول امپریالیستی، تضعیف و تجزیه کشورهای مستقل چون عراق، لیبی و سوریه می باشد. سه کشوری که گوش به فرمان کمپانی های بزرگ چندملیتی جهان غرب نبودند. کشورهایی که بخش قابل توجهی از درآمد ملی خود را به رفاه توده مردم اختصاص داده بودند. کشورهایی که ثروت و منابع طبیعی و معدنی خود را به حراج نگذاشته و در مذاکرات با طرفین غربی، از اقتصاد و استقلال خود دفاع می کردند.

شیوه مورد استفاده برای لشکرکشی به این کشورها همیشه یکسان بوده است: براه انداختن کارزار گسترده تبلیغاتی علیه رهبر و کشور مورد نظر توسط رسانه های گروهی جهان غرب و سپس اختراع بهانه لازم برای تجاوز نظامی و تخریب کامل کشور مورد نظر با هدف «استقرار دمکراسی».
این سناریو در لیبی به اجراء درآمد. در آن ایام، تظاهرات های پرجمعیت و مهم در بسیاری از پایتخت ها و شهرهای مهم جهان در حمایت از رژیم معمر قذافی با سکوت آگاهانه و انکار منابع خبری پرقدرت جهان روبرو گردید. بعد از اجرای بند بند سناریو تهیه شده در لندن ـ پاریس و واشینگتن، و سقوط رژیم حاکم بر لیبی، جنگ خانمانسوز و خونین دیگری در این کشور و اینبار بین باندهای فاشیست و تروریستی تحت فرمان جهان غرب بر سر قدرت شعله ور شد. امروز وضعیت حاکم بر لیبی را می توان چنین توصیف نمود: بخشی از خاک این کشور تحت کنترل گروهی است که مورد تأئید جهان غرب بوده و خود را مشروع و حاکم قانونی لیبی اعلام می دارد. بخش دیگر توسط باند دیگری اداره می شود. جریانات تروریستی و فاشیست در منطقه دیگری از خاک این کشور ریشه دوانده ... و در این میان خلق ستمدیده، گرسنه و بی دفاع لیبی ناظر جنگ ویران گر می باشد.

سلاح ها و مهمات نظامی که توسط کشورهای امپریالیستی جهان غرب و ارتجاع منطقه در سال ۲۰۱۱ در اختیار باندهای فاشیست و بنیادگرا قرار داده شده بود، بعد از سرنگونی رژیم معمر قذافی مورد استفاده تمام جریانات تروریستی که بعدا در قاره آفریقا و خاورمیانه تشکیل و سازماندهی شدند، قرار گرفت. با در نظر گرفتن این حقایق کدام انسان مترقی، دمکرات و آگاه می تواند سخنان عوام فریبانه باراک اوباما، تونی بلر و نیکولا سرکوزی در خصوص استقرار رژیم دمکرات و مترقی در فردای سرنگونی رژیم حاکم بر لیبی را باور نماید؟
واقعیت این است که گزارشات تکان دهنده و رپورتاژ تلویزیونی CNN در خصوص فروش انسان های گرسنه و محروم در بازارهای ویژه برد گان در مقابل یک مشت دینار بی ارزش لیبیایی، برای هر انسان آگاه، روشن و مسئول قابل پیش بینی بود. بدنبال پخش رپورتاژ، دولت دست نشانده و گوش به فرمان حاکم بر طرابلس رسما اعلام داشت که از این ماجرا بی خبر است.

Zeid Ra'ad Al Hussein کمیسر عالی دایره ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در این خصوص رک و پوست کنده در گفتگو با خبرگزاری رویتر و فرانس پرس اعلام داشت: «جامعه بین المللی نمی تواند با چشم بستن بر حقایق تکان دهنده و غیرقابل تصور در مورد پناهندگان و مهاجران در لیبی ادعا نماید که وضعیت حاکم تنها با بهبود وضعیت بازداشتگاهها و اردوگاههای پناهندگان می تواند برطرف شود. سیاست اتحادیه اروپا در این رابطه عبارت است از کمک به گاردهای ساحلی لیبیایی برای بازداشت قایق ها و کشتی های حامل پناهندگان و بازگرداندن آنان به کشورهای آفریقای شمالی و بخصوص لیبی. این اقدام، اقدامی است غیرانسانی با عواقب بسیار بسیار
نگران کننده».

خلاصه کلام، بدنبال توافقات اخیر بین مقامات اتحادیه اروپا و سران باندهای تروریستی حاکم بر لیبی، مهاجران دستگیرشده در آب های دریای مدیترانه به کشورهای آفریقای شمالی و بخصوص لیبی برگردانده می شوند. در لیبی این مهاجران و آوارگان در شرایط غیرانسانی و جنایتکارانه در اردوگاهها و زندان های تحت کنترل جریانات و باندهای تروریستی و فاشیست به بند کشانده شده و سپس در بازارهای برده فروشان در مقابل مشتی دینار بی ارزش لیبیایی به فروش گذارده می شوند.



A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany

Fax: 00-49-221-170 490 21

Web Site: http://www.iranian-fedaii.de

E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de

سایر مقالات:


حسین زهری
۱
حسین زهری