گرامی باد
چهل و دومین سالگرد قیام بهمن ۱۳۵۷ و
 پنجاهمین سالگرد حماسه سیاهکل


پنجاه سال پیش چریکهای فدایی خلق ایران با حمله به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل فصل نوینی درجنبش کمونیستی ایران گشودند. عزم راسخ فدائیان خلق درآن برهه تاریخی ضربه نیرومندی به رژیم دیکتاتوری شاه وارد ساخت. ستیز دلاورانه رزمندگان فدایی نقطه پایانی بود بر رکود چندین ساله ای که در اثر خیانتهای حزب توده پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بر جنبش انقلابی ایران سایه افکنده بود. درجریان عملیات دو تن از رفقای فدایی جان باختند، چند تن دستگیر و سرانجام سیزده نفر از آنان به جوخه اعدام سپرده شدند.

رژیم شاه چنین وانمود کرد که همه چیز پایان یافته است. درحالیکه دیری نپائید پژواک رزم فدائیان خلق از سیاهکل به سرتاسر ایران طنین انداخت، سرآغازی شد برای جنبش نوین کمونیستی ایران. تأثیرات ژرف رستاخیز سیاهکل در اقشار مختلف اجتماعی ایران رسوخ کرد، شور وشوق تازه ای درمیان مردم برانگیخت. بربستر چنین شرایطی بود که رفته، رفته توده های تحت ستم به اعتراض و تظاهرات خیابانی روی آوردند وگروههای مختلف اجتماعی به مبارزه علیه رژیم شاه برخاستند. سرانجام بدنبال اعتصابات کارگری و مردمی دریک قیام سراسری ، ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به سلطه رژیم ۲۵۰۰ ساله رژیم شاهنشاهی ایران خاتمه داده شد.

اگر چه رژیم شاه سرنگون شد اما بی تجربگی نیروهای انقلابی و ناآگاهی توده های بپاخاسته موجب شد جانفشانیها و مبارزات اقشار مختلف اجتماعی در یک توطئه پنهانی بین امپریالیسم و ارتجاع به رهبری روح الله خمینی به کجراه کشیده شود. نفوذ وحمایت دولتهای امپریالیستی از عناصر مذهبی ایران سبب گردید تا ارکان نظام سرماییه داری نظیر: نهادهای سرکوب مانند ارتش ، ساواک و شهربانی دست نخورده باقی بمانند. درچنین شرایطی بود که بر ویرانه های نظام دیکتاتوری شاه رژیمی بنام جمهوری اسلامی ایران استقراریافت که بمراتب خشن تر ، خودکامه تر و مستبد ترازرژیم شاه تا به امروز هستی اجتماعی مردم را نابود ساخته است.

دول غرب و پشتیبانی همه جانبه از رژیم جمهوری اسلامی ایران
بازار پرسود ایران چنان حرص سیری ناپذیری در دولتهای سرمایه داری برانگیخته است که از بدو تأسیس این رژیم تاکنون چشم بر تمام جنایتهای آن بسته اند. هرجا منافع قدرتهای بزرگ سرمایه داری بخطر افتد برای چند صباحی پرچم حقوق بشر غربیها از آمریکا تا اروپا بر فراز آسمان اندوهبار و بی قانون ایران به اهتراز درمی آید.

برای مدافعان« نظم نوین جهانی» تنها چیزی که ارزش ندارد جان انسانهای سایرممالک دنیاست. آنها کشور باستانی عراق را بخا ک وخون کشیدند، کشور افغانستان را جولانگاه طالبان و القاعده کردند ، بهار عربی راه انداختند ، جنبشهای مردمی این کشورهارا سرکوب کردند ، سرانجام مستبدهای دست نشانده جدیدی را بجای خودکامه های قبلی بقدرت رساندند. در اینگونه کشورها هرشخصی که با حاکمان جدید مخالفت کند اگر شانس یاری اش دهد تا از تصادفات ساختگی و یا ترورجان سالم بدر برد، آنوقت به جرم دزدی ، اختلاس ویا مخالفت با «آزادی» و «مردم سالاری» با کیفر زندان مواجه خواهد شد.
با وجودیکه ظاهرا کشور ما وسیله آمریکا اشغال نشده و هنوز «آزادیم» اما تمام فجایعی که طی چهل و دوسال گذشته توسط رژیم جمهوری اسلامی ایران با کمکهای پنهان و آشکار دولتهای آمریکا و اروپا بر سر مردم ایران آمده، دست کمی از فجایع جاری در عراق و افغانستان و یمن نداشته است. نمونه ها بسیارند و فقط به ذکر چند مورد اشاره می کنیم که در تمام موارد دول غرب سکوت کرده و براعمال تبهکارانه حاکمان ایران چشم بسته اند.
لشکرکشی خمینی به کردستان و سرکوب خلق کرد درسال ۱۳۵۸، سپس سرکوب سایر خلقها وجنبشهای مردمی در ترکمن صحرا، آذربایجان ، سیستان و بلوچستان وخوزستان .
کشتارهر روزه ده ها و گاهی صدها مبارزدرتهران و شهرستانها به جرم تظاهرات علیه رژیم در دهه ۶۰
کشتار بیش از ده هزار نفر از زندانیان سیاسی بدستور خمینی پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ جنگ ایران وعراق درسال ۱۳۶۷
سرکوب دائمی کارگران و بزندان افکندن آنها به جرم درخواست تشکل صنفی ، اضافه حقوق یا حقوقهای عقب افتاده.
ترور ده ها نفر از رهبران اپوزیسیون ایران درکشورهای فرانسه ، آلمان ، ایتالیا و... .
کشتار بی رحمانه مبارزین، بویژه در زندان کهریزک پس از تظاهرات میلیونی مردم بخاطر تقلب انتخابات درسال ۱۳۸۸
کشتار دیماه ۱۳۹۶ که توده های مردم در اعتراض به فقر و مصائب ناشی از حکومت دیکتاتوری - مذهبی بپا خاستند
کشتارآبانماه ۱۳۹۸ که مردم در اعتراض به گرانی بنزین بپا خاستند ، بیش از ۱۵۰۰نفربشهادت رسیدند ونزدیک به ۹۰۰۰ نفر دستگیر شدند. از دستگیرشدگان هنوزهم خبری نیست.
ساقط کردن پرواز ۷۵۲ هواپیمای بین المللی اوکراین با۱۷۶سرنشین که علی رغم وجود جعبه سیاه و اسناد و مدارک کافی دال بر شلیک عمدی سپاه پاسداران ، هنوز کشورهای غربی از محکومیت مستقیم رژیم ایران طفره می روند.
کشتار دائمی کولبران کردستان به جرم حمل بار با شانه های خمیده بخاطر تأمین مایحتاج اولیه زندگی و هزاران نمونه دیگر.
در تمام این موارد دول سرمایه داری جهانی هیچگونه واکنش جدی علیه رژیم ایران نداشته است.
درعوض تمام تلاش دیپلماتیک اروپا و آمریکا بر محورنگهداری برجام و از سرگیری پروژه های اقتصادی اشان در ایران متمرکز شده است. این تلاش با آمدن جو بایدن و رفتن ترامپ بیش از پیش فزونی گرفته ، هم اکنون آثار امتیازدهی غرب به ایران آشکارتر شده است.

سبعیت رژیم جمهوری اسلامی ایران و زد و بندهای پنهان و آشکار با دول غرب
ازهنگام روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی ایران تاکنون هر دو جناح «اصلاح طلب» و «اصولگرای» حاکم سیاست حفظ مناسبات نزدیک در عرصه بین المللی با دول سرمایه داری جهانی را پیش گرفته اند. درهمان حال هردو جناح در سرکوب مردم ایران شریک اند، بجز اختلاف برسر دزدی و چپاول، تنها تفاوت آنها در نحوه سرکوب مخالفین رژیم و چگونگی رابطه با غرب خلاصه شده است.

از آنجا که سران رژیم ایران برای بقاء خود اعتماد کافی به کشورهای غربی ندارند، لذا چند سالی است به دولتهای چین و روسیه امتیازات ویژه داده اند تا در صورت بالا گرفتن اختلاف با غرب به آنها تکیه کنند . درسالهای گذشته بارها پیش آمده است هرجا منافع کشورهای غربی در ایران تأمین نشده ، آنها مسئله حقوق بشررا برجسته کرده اند. پس از تأمین منافع اقتصادی اشان نوبت به تعویض تروریستهای زندانی رژیم در اروپا و آمریکا با زندانیان غربی وایرانیهای دو تابعیتی رسیده است. امری که هم اکنون درحال چانه زنی هستند تا در یک معامله پنهانی معاوضه دیگری صورت گیرد.

در تمام چهل و دوسال گذشته واکنش دول سرمایه داری جهانی نسبت به توحش جمهوری اسلامی ایران از صدور چند اعلامیه فرمایشی درباره نقض حقوق بشر فراتر نرفته است. نه محکومیت جدی در کار بوده و نه اخراج تروریست - دیپلماتهای رژیم از سازمان ملل بخاطر زیرپا گذاشتن قوانین بین المللی.
بیهوده نیست که رژیم ایران هیچگونه هراسی از محکومیت های کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل بخود راه نمی دهد و تمام نهادهای حقوق بشر و سازمان ملل را بسخره گرفته است.

اظهارات تند گاه و بیگاه رهبران اروپا علیه رژیم ایران بیشتر برای مصرف داخلی است. بعنوان مثال هر آینه اعلام کنند اتحادیه اروپا بخاطر نقض حقوق بشر، کشتار تظاهرکنندگان یا فلان روزنامه نگاریا ورزشکار، ملاقات با وزیر خارجه ایران را باطل کرده است ، این ژست بدین معناست که تاریخ دیدار یک هفته عقب افتاده و چیزی عوض نشده است.
دراین میان رژیم ایران بخاطر عاقبت اندیشی و اطمینان از وتو قطعنامه های شورای امنیت رأی روسیه وچین را به بهای گزافی بدست آورده است . درسالهای گذشته حمایت چین و روسیه از رژیم ایران همواره با پاداش سخاوتمندانه رژیم ایران همراه بوده است. واگذاری بخشی از خزر به روسها و قرارداد ۲۵ ساله واگذاری کیش به چین که بمراتب بدتراز قرارداد ترکمنچای است نمونه هایی از برباد دادن ثروت وسرزمین ایران می باشد.

سیاهکل پس از پنجاه سال
سیاهکل یاد آور رزمی است که درسال ۱۳۴۹ براساس اندیشه مارکسیست - لنینست و مبارزه مسلحانه در ایران پایه گذاری شده است. این ستیزقهرآمیز باهدف نجات مردم ایران از شرایط دیکتاتوری شاه و زندگی بهترآنان پایه ریزی و به اجرا درآمد . درحالیکه شرایط زندگی امروزمردم ایران ازهرلحاظ بمراتب سخت ترشده است. با وجودیکه طبقه کارگر ایران اکنون بیش از زمان شاه رشد کرده ، نقش مهم تری در تولید اجتماعی ایفاء می کند، درحالیکه این طبقه بمراتب متشکل تر و آگاه تر شده است، در مقایسه با زمان شاه فقیرتر، بی حقوق ترشده ورژیم سبعانه تراز گذشته با آنان برخورد می کند. وضع سایر اقشاراجتماعی نیز بهتراز کارگران نمی باشد. هم اکنون کشاورزان در موقعیت محرومی قرار گرفته مشکلات معیشتی سختی بر آنان تحمیل شده است. هزاران معلم مبارز ، دانشگاهی، دانشجو ، دانش آموزبه بند کشیده با فقر و فلاکت عمومی دست و پنجه افکنده اند.

درچنین وضعیتی وظیفه ادامه دهندگان مبارزان سیاهکل سازماندهی طبقه کارگر و توده مردم بستوه آمده است. اکنون در سراسر ایران مردم همه جا آشکارا برعلیه رژیم شعار می دهند و تنفر خودرا از مذهب و رژیم جمهوری اسلامی ابراز می دارند. از اینرو درچنین شرایطی وظیفه و تکلیفی در برابر ادامه دهندگان حقیقی مبارزان سیاهکل نهاده شده است. سیاهکل نه خاطره است و نه نیازی به مرثیه خوانی این یا آن دارد. شرایط امروزجامعه با پنجاه سال قبل تغییر کرده است، بعضی تبلیغات و تاکتیکهای دوره سیاهکل اکنون کارآیی ندارد، بنابراین با توجه به شرایط امروز جامعه باید راه صحیحی در تداوم مبارزات قهرمانانه پنجاه سال پیش برگزید.

وضعیت کنونی ارزیابی جدید را می طلبد
آتش خشم چریکهای فدایی خلق ایران در شرایطی از سیاهکل زبانه کشید که هیچ نیرویی را یارای مقابله با رژیم شاه نبود. در حالیکه خشونت و دیکتاتوری بمراتب بدتر از آن دوره شده ولی آگاهی طبقاتی ومشارکت مردم در مبارزات اجتماعی بمراتب بیشتر گردیده است.

رستاخیز سیاهکل درشرایطی آغاز شد که رژیم دیکتاتوری شاه تمام راههای مسالمت آمیزمبارزه را بسته بود. شرایط امروزایران بمراتب از دوره شاه وخیم تر است. به زندانهای ایران نگاه کنید، به شکنجه های وحشیانه نظر افکنید ، به کشتارهای دسته جمعی مردم در اکثرشهرهای بزرگ ایران ، به تعرض گستاخانه علنی به زنان و دختران ، به شلیک بی مهابای مزدوران رژیم به تظاهرکنندگان ، به اعدام وحشیانه در معابر عمومی، به اعدام خبرنگاران و ورزشکاران علی رغم اعتراضات بین المللی و هزاران مورد دیگر. ازاینرونمی شود ازیکسو شرایط امروز ایران را دیکتاتوری بدتر از زمان شاه ارزیابی کرد، نقش پر رنگ اقشاراجتماعی در مبارزه و آگاهی آنان را پذیرفت، از سوی دیگر وظایف خودرا در چارچوب بی خطر دنیای مجازی محدود ساخت.

با کمال تأسف شاهدیم سالهاست اکثر سازمانها به خارج از ایران کوچ کرده، کادر رهبری آنها بجای تشکل های هوادار نشسته، مبارزه علنی پیش گرفته اند. درحالیکه داعیه رهبری جنبش و طبقه کارگردارند ولی خودرا تا حد «چریکهای پالتاکی» و یا سخنرانیهای خسته کننده و بی محتوی در شبکه های زوم ، فیسبوک و امثالهم تنزل داده اند. آیا واقعا این همان راه و روش رزمندگان سیاهکل است؟ بدون شک استفاده از دنیای مجازی در شرایط امروزجامعه امری ضروری و بجاست اما بخودی خود کافی نیست و نمی تواند پاسخگوی نیازهای جنبش انقلابی ایران باشد. دنیای مجازی، تبلیغات علنی و روابط بین المللی باید پشت جبهه نیروهای محرک جامعه و درخدمت سازماندهی در داخل ایران قرار گیرد.

آیا حقیقتا توده مردم اکنون منتظرند تا مدعیان رهبری طبقه کارگردر پنجاهمین سالگرد این حماسه تاریخی فقط برایشان خاطره گویی کنند؟ متأسفانه اینگونه خاطرات هم نه از زبان افرادی که نقشی در سازمان داشتند، بلکه عمدتا از زبان افراد جانبی و عناصری بازگو می شود که هرگز نقش عملی در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و سیاهکل نداشته، بعضا با اظهارات سخیفانه ای تلاش دارند فقط خودرا مطرح کنند. نه خیر! توده مردم ایران منتظر چنین فداکارانی نیستند.

درچنین وضعیتی یادآوری نکات زیر را ضروری میدانیم :
بیشتر جریانهایی که مبارزه مسلحانه علیه رژیم را منسوخ ارزیابی می کنند، روش علنی مبارزه را بجای روش مخفی برگزیده اند، درعمل با گذشته سازمان وداع کرده اند. آنها آرم سازمان را مثله کرده، نقشه ایران ، اسلحه و نام چریک را نیزحذف نموده اند. جریاناتی که با صراحت اعلام می کنند سبک مسالمت آمیزمبارزه به شیوه اروپایی را قبول دارند، وجه اشتراکشان کم نیست. بجاست اگر این جریانات نام صحیحی مترادف با باورهایشان انتخاب کنند و جبهه مشترکی بوجودآورند. به اعتقاد ما جریاناتی که بر خلاف باورهایشان از نام سازمان سوء استفاده میکنند جز اینکه موجب پراکندگی بیشتر و تشتت شوند کاری از پیش نخواهند برد. چه بسا اگر این افراد بر اساس باورها و اندیشه فعلی اشان خشت وبنای درستی پایه گذاری کنند بهتر بتوانند در جنبش مردم ایران تأثیرگذار باشند.
نیازی به توضیح درباره سازمان اکثریت و حزب چپ فدائیان خلق نیست چراکه همکاریهای چهل و دوساله این خائنین به مردم با رژیم جمهوری اسلامی ایران بر همگان آشکار است. کار رسوایی این جریان بحدی بالا گرفته است که اکنون رهبر آن فرخ نگهدار با افتخار خود را یک «اصلاح طلب» معرفی می کند.

توده های مردم اکنون بحد کافی از رژیم دکتاتوری - مذهبی حاکم بر ایران متنفرند.اشتیاق وافر آمریکا و اروپا برای سرپا نگهداشتن رژیم جمهوری اسلامی ایران هرگاه با خیزش سراسری مردم روبرو شود رنگ خواهد باخت. هنگامیکه مردم تداوم این شرایط طاقت فرسا را تحمل نکنند، کمکهای خارجی برای بقاء رژیم کارساز نیست. وضعیت کنونی عزم راسخ و اراده انقلابی همه نیروهای مبارز را در راستای سرنگونی قهرآمیز رژیم حاکم می طلبد. مبارزات مسالمت جویانه و دعوت مردم بخیابانها بدون پشتوانه یک نیروی سازمانده و رزمنده بازهم تکرار کشتار مردم بی دفاع است. در برابر رژیمی که فقط زبان زور می فهمد باید با زبان خودش صحبت شود.

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
۱۹ بهمن ۱۳۹۹- ۷ فوریه ۲۰۲۱


۲ ۳ ۴ ۵ ۶
:آرشیو اخبار ومقالات اخیر

A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany

Web Site: http://www.iranian-fedaii.de

E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de

بخشی از اخبار و مقالات قدیمی


حسین زهری
۱
حسین زهری